به ایل قشقایی خوش گلدیز

درباره ایل قشقایی و...وارائه بهترین وبه روز ترین اخبار ودانسنی ها

۱۸ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

دانستنی

به صفه های دیگر سربزنید

۲۱ آذر ۹۴ ، ۱۸:۵۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
شهاب الدین یلمه

درباره چادر های ایل قشقایی


چادر
چادرهای ایلی را که «بوهون» خوانده می‌شود، از موی بز و به رنگ سیاه می‌بافند. این چادرها به شکل مستطیل است و از چند بخش گوناگون: سقف، لتفهای اطراف چادر، تیرکها، چند قطعه «کمَّج» یا «کمجِّه»، بندها، میخ‌های بلند چوبی، میخ‌های کوچک چوبی که به نام «شیش» خوانده می‌شود و لفاف یا «چیق» یا «نی چی» اطراف چادر تشکیل شده است. لتفها از جنس سقف و به رنگ سیاه بافته می‌شوند. پهنای لتف یک متر و درازای آن نامعین است و گاهی تا ده متر می‌رسد. لتفها با میخهای کوچک چوبی «شیش» به سقف متصل می‌‌گردند. تیرکها و کمج‌ها نگهدارنده سقف چادرند. سر تیرکها در زیر سقف، در سوراخ کمج‌ها قرار می‌گیرد. شکل چادر در تابستان و زمستان فرق می‌کند. در زمستان بیشتر تیرکها در میان و سراسر چادر قرار می‌گیرند و سقف را به شکل مخروط درمی‌آورند تا هنگام ریزش باران، آب از لبه سقف و به زمین بریزد. پیرامون چادر نیز جوی کوچکی حفر می‌کنند که آب باران در آن جاری می‌شود ولی در تابستان و بهار تیرکها را در اطراف چادر قرار می‌دهند تا سقف صاف و هموار باشد. در تابستان چادر تنها در بخشی که اسباب خانه و رختخوابها قرار می‌گیرد دیوار دارد. در زمستان و پایان پائیز سه طرف چادرها با لتف پوشیده می‌شود و تنها راه ورود و خروج، یک ضلع پهنای چادر است. «نی چی» یا «چیق» حصیری است از زنی که از درون، دو‌رادور بخش پایین چادر گذاشته شود تا چادر، از دید خارج، باران و سرما محفوظ بماند. باید دانست که بیشتر لوازم زندگی و خواربار و رختخواب و پوشاک و وسایل دیگر را در جوال‌ها و خورجین‌ها و خوابگاهها یا چمدانها می‌‌گذارند و آنها را در امتداد درازای چادر منظم و مرتب روی هم می‌‌چینند و گاهی یک جاجیم بزرگ منگوله دار و زیبا بر روی سراسر آنها می‌کشند.
بجز چادرهای سیاه که چادر رسمی ایلی است، چادرهای برزنتی سفید یا اخرائی رنگ دو پوششه آفتاب گردان یا مخروطی برای پذیرائی مهمانها و برای استفاده در جشنها و عروسیها نیز وجود دارد. در جشنها دامن این چادرها را بالا می‌زنند تا تماشاچیان صحنه را بهتر ببینند. گاهی در درون این چادرها شستشو می‌کنند. چادرهای دو پوششه را در اصفهان می‌سازند. بجز این چادر، یک نوع چادر کوچک مستطیلی شکل از کرباس سفید رنگ نیز دارند که ویژه آبریزگاه است. چادر آبریزگاه به‌وسیله تجیری از میان به دو بخش مجزا تقسیم می‌شود و در قسمت وسط آن چاله کوچکی کنده‌اند.
به تازگی برخی از خانه‌ها برای آرامش بیشتر در ییلاق و قشلاق خانه‌های سنگی یا آجری ساخته‌اند.

 

فرهنگ و آداب و رسوم ایل قـشقـایی

۱۵ آذر ۹۴ ، ۲۱:۰۸ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
شهاب الدین یلمه

درباره کوچ قشقایی ها


کوچ قشقائی‌ها
خان‌های هر طایفه نیز گروهی خدمتگزار و کارگزار مخصوص دارند که آنها را نیز «عمله دور و بر خان» می‌‌نامند ولی جزو طایفه عمله نیستند.
سازمان ایل قشقائی به ترتیب از فرد تا ایل به صورت زیر است: نفر- خانوار - ایشوم - تیره - طایفه - ایل.
هر طایفه از چندین تیره و هر تیره از چندین «ایشوم» و هر چند ایشوم از چند خانوار تشکیل شده است.
حسینی فسائی در "فارس‌نامه ناصری" (که به سال 1312هجری قمری نوشته) شصت و شش تیره از ایل قشقائی را نام برده است ولی شماره تیره‌هایی که امروز جزو قشقائی است. بیش از این است. شاید گروهی از این تیره‌ها در گذشت زمان و یا سودجوئی به ایل قشقائی پیوسته باشند.
در سازمان کنونی، هر خانوار یک سرپرست و هر ایشوم که از چند چادر گرد هم که در آن چند خانوار زندگی می‌کنند تشکیل می‌شود. یک ریش سفید و هر تیره یک یا دو کدخدا و هر طایفه یک یا دو و یا سه کلانتر دارد. کلانتران که از طبقه خانها هستند از جانب دولت برای رسیدگی به کارهای طایفه خود و برقراری امنیت و انضباط برگزیده می‌شود. یک یا دو افسر ارتشی نیز برای برقراری انتظامات ایل به نام افسر انتظامی از طرف ارتش برگزیده می‌شوند.
در سازمان کنونی ایل قشقائی، «ایل بیگی» یا «ایلخانی» (ریاست ایل) وجود ندارد و دولت این مقام را از بین برده است.
فارس‌نامه ناصری قشقائی‌ها را از طایفه خلج ترک می‌داند که از روم شرقی (آسیای صغیر یا آناتولی) به عراق عجم گریخته‌اند و می‌نویسد که به همین جهت آنها را «قاچ قائی» یعنی فراری نامیده‌اند و واژه قاچقائی رفته رفته به صورت قشقائی در آمده است. برخی نیز مانند «بارتلد» نام قشقائی را از کلمه «قشقا» به معنی اسب سفید پیشانی گرفته‌اند ولی خود قشقائی‌ها معتقدند که در زمان صفویان از ماوراء قفقاز به آذربایجان و سپس به اصطهبانات و نیریز تبعید شده‌اند.
قشقائی‌ها پیوسته میان سرزمینهای سردسیر (قشلاق) سمیرم شش ناحیه، دامنه کوه دنا، سرحد چهاردانگه، کام فیروز، کاکان و پیرامون شهرهای آباده، شهرضا، اردکان، کوه مرّهَ تا سرزمینهای گرمسیر (ییلاق) کرانه‌های خلیج فارس و پیرامون بهبهان، ماهور میلاتی، کازرون، فراش بند، قیر، کازرین، خنج، افزر، خشت، فیروزآباد، خواجه‌ای، دشتی و دشتستان برای رفتن به ییلاق و قشلاق کوچ می‌‌نمایند و چنانکه یاد شد معمولاً چادرنشینند.
قشقائی‌ها سه تا چهار ماه از سال را کوچ می‌کنند و بقیه سال را در ییلاق و قشلاق می‌گذرانند. و به همین جهت به آنها «قشقائی بادی» می‌گویند. عده بسیار کمی از قشقائی‌ها نیز به تازگی ده نشین شده‌اند و به کشاورزی و باغداری مشغولند و در دهات برای خود خانه ساخته اند. این دسته را «قشقائی خاکی» می‌‌نامند. قشقائی‌های بادی بیشتر به دامپروری و گله داری می‌‌پردازند و به همین جهت برای رسیدن به چراگاه پیوسته کوچ می‌کنند. قشقائی‌های بادی بجز دامداری، در ییلاق و قشلاق به کشت و زرع نیز می‌‌پردازند. این ایل در ییلاق با بختیاریها و در قشلاق با ایلهای بویر احمدی، خمسه، ممسنی هم‌مرزاند.

۱۵ آذر ۹۴ ، ۲۱:۰۷ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
شهاب الدین یلمه

خسروخان قشقایی


خسرو خان صولت قشقایی (متولد ۱۲۹۶) معروف به خسروخان، چهارمین پسر اسماعیل‌خان صولت‌الدوله ایلخان ایل قشقایی و خدیجه بی بی، پس از محمد ناصر خان، ملک منصورخان و محمد حسین خان بود.

در دورهٔ حکومت رضاشاه و تلاش دولت مرکزی برای گسترش فرمانروایی و حذف عناصر پرنفوذ، اسماعیل خان صولت‌الدوله قشقایی که ایلخان ایل قشقایی و وکیل مجلس شورای ملی بود با دولت دچار اختلاف شد و به زندان افتاد و جان خود را در زندان از دست داد. پس از شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی خسرو صولت قشقایی که در تهران و تحت نظر حکومت رضاشاه بود به میان ایل قشقایی در فارس بازگشت و تا سال ۱۳۳۲ برای یک دورهٔ ۱۲ ساله به عنوان سیاستمداری پرنفوذ در صحنهٔ سیاسی ایران و فارس فعالیت کرد.

وی در ماجرای نبرد سمیرم که در اوایل تیر ۱۳۲۲ خورشیدی بین نیروهای قشقایی و بویراحمد از یک سو و یک ستون از قوای لشکر ۹ اصفهان از سوی دیگر رخ داد نقش اصلی را بازی می‌کرد. پس از آن به صحنهٔ سیاسی ایران وارد شد.

در انتخابات دوره پانزدهم، شانزدهم و هفدهم مجلس شورای ملی نماینده شد و به وکالت مجلس شورای ملی رسید. در جریان نهضت ملی شدن نفت از دکتر مصدق حمایت کرد.

در تیرماه ۱۳۲۵ که کمیسیون خاص نفت به ریاست دکتر مصدق تشکیل شد، خسروخان یکی از اعضای آن و منشی کمیسیون بود که خدمات فراوانی را در راه ملی شدن نفت انجام داد. تلاشهای خسرو صولت قشقایی و دیگر نمایندگان جبهه ملی ایران به تصویب قانون ملی شدن نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ و همچنین به طرح ۹ ماده‌ای نحوه اجرای ملی کردن در کمیسیون نفت در ۵ اردیبهشت ۱۳۳۰ انجامید.

در جریان اختلافات محمد رضا شاه و دکتر مصدق در سال ۱۳۳۲ و پس از کودتای ۲۸ مرداد، برادران قشقایی یعنی محمدناصرخان، ملک منصورخان، محمدحسین خان و خسروخان قشقایی به‌عنوان سران ایل قشقایی از مصدق حمایت کردند و ایل قشقایی به تنها نیروی مسلحی که به حمایت از محمد مصدق تفنگ بدست گرفت تبدیل شد. به همین دلیل پس از سرنگونی دولت مصدق و استقرار دولت سپهبد زاهدی، املاک برادران قشقایی مصادره شده و آنها مجبور به جلای وطن و تبعید و اقامت در اروپا شدند.

خسرو خان پس از خروج از ایران راهی کشور ایتالیا شد؛ سپس در شهر مونیخ آلمان ساکن شد. تا سال ۱۳۵۷ در آنجا زندگی کرد. وی در این مدت نشریه باختر امروز رابه کمک دانشجویان جبهه ملی منتشر ساخت.

دوران تبعید برادران قشقایی در اروپا به مدت ۲۵ سال طول کشید. با پیروزی انقلاب و فروپاشی رژیم پهلوی، ناصرخان و خسروخان قشقایی در زمستان ۱۳۵۷ به ایران و محل قدرت خود یعنی فیروزآباد فارس برگشتند و با استقبال گستردهٔ عشایر ایل قشقایی روبرو شدند. آنها ضمن پشتیبانی از انقلاب، به منظور اعادهٔ اقتدار ایلی گذشته و نیز اعادهٔ نظم در منطقه قشقایی به فارس رفته و اقداماتی را آغاز کردند.

در این هنگام تنش‌های سیاسی فزاینده‌ای که در اثر آشوب و اغتشاش حاصل از فروپاشی نظام پادشاهی و شکل گیری نظام جدید فضای کشور را تحت الشعاع قرار داده بود سرانجام دامن خسرو صولت قشقایی را هم گرفت. وی که در این مدت به رغم پشتیبانی کلی از انقلاب و آرمانهای آن، با تاکید بر ادامه راه دکترمصدق و انتقاد از پاره‌ای گرایشهای تندرو، مخالفت طیف تندرویی از عناصر برآمده از انقلاب را برانگیخته بود، در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت کرده و در بهار ۱۳۵۹ به نمایندگی از مردم شهرستان اقلید در مجلس حضور یافت، ولی اعتبار نامهٔ وی تصویب نشد. او که هدف انتقادهای نیروها ی تندروی انقلابی قرار گرفته بود؛ هدف افشاگریها و اتهامات دانشجویان مسلمان پیرو خط امام قرار گرفت که براساس پاره‌ای از اسناد به دست آمده از سفارت آمریکا به جاسوسی متهم شد، خسرو خان که در آن زمان در تهران بود توسط یک گروه مسلح ربوده و مضروب شد.

در پی انتشار این خبر انبوهی از مردم ایل قشقایی در اعلام پشتیبانی از خسروخان و اعتراض به این عمل تعدادی از جاده‌های اصلی فارس را مسدود کرده و دست به اسلحه بردند و همچنین به کلانتران و کدخدایان قشقایی در سراسر فارس – که تعدادشان ۷۰ نقر بود – آماده باش داده شد و آنها مشغول گردآوری جوانان جنگجو شدند. در همین حال دستور رهایی خسرو قشقایی از بازداشت صادر شد ولی وی در تهران منتظر ننشست و بی درنگ خود را به فارس رساند.

به رغم تلاشهایی برای حل مسالمت آمیز این ماجرا، حرکتی که به این نحو آغاز شده بود به مدت دو سال و با یک رشته زد و خوردهای پراکنده میان قشقاییها و نیروهای حکومتی ادامه یافت تا سرانجام پس از یک رویارویی نهایی در اوایل اردیبهشت ۱۳۶۱ در نزدیکی فیروزآباد، این حرکت در هم شکست.

چندی بعد در خرداد همان سال، خسرو خان صولت قشقایی به همراه چند تن از همرزمانش را در شیراز دستگیر کرده و پس از محاکمه در ۹ مهر۱۳۶۱ همان سال در فیروزآباد تیرباران کردند.

خسرو سیف دبیر کل حزب ملت ایران معتقد است که تا زمانی که آیت الله ربانی شیرازی زنده بود رابطهٔ حکومت با قشقایی‌ها خوب بود اما پس از اینکه وی در یک تصادف مشکوک کشته شد، حکومت فشار و تعرض بر قشقایی‌ها را آغاز کرد و آن‌ها هم به همین دلیل به کوه زدند و بر حکومت شوریدند. ولی اندکی پس از مهاجرت ناصر خان به خارج، خسرو خان بازداشت شد
۱۵ آذر ۹۴ ، ۲۱:۰۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
شهاب الدین یلمه

فیلمی درباره ی جهانگیر خان قشقایی


دریافت

۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۵:۴۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
شهاب الدین یلمه

فیلم


دریافت

۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۵:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شهاب الدین یلمه

قالی یلمه ها

۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۵:۳۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شهاب الدین یلمه

دانلود اهنگ بامتن


اماملار شعری(حسینعلی قائمی)

دهه امامت و ولایت ، ولادت امام هادی(ع) و عید سعید غدیر را خدمت همه تبریک عرض می کنم . شعر ائمه(ایماملار شعری) از استاد عزیز حسینعلی قائمی را براتون میذارم . اجرای این شعر با صدای خود شاعر هم در لینک پایان شعر قابل شنیدن و دانلود می باشد .

                                       ائمه شعری(حسینعلی قائمی)

هئچ وفا اِیلمَز مال و مُلک و زر                       دریای عرفاندان گَل بولاگ گوهر

اُن ایکی اماموم اُن ایکی رهبر                       قیامت گﯙنیندَه پشتیبان واروم

امام اوّلیم اُ شیر رهدار                               خیبری توتان و چَکن ذوالفقار

علی مرتضی حیدر کرار                            مبارک آدوندان آد و سان واروم

ایکّیم کی اماموم آدی مجتبی                     اﯙچیم کی اولموشدور شاه کربلا

صحیفه قالموشدور سجاد دان دعا               چاره سیز دَردیمَه  بیر درمان واروم

غدیر دا حق وئردی نعمتی تمام                   فاطمه نسلیندن  دین دئر مستدام

باقرالعلوم دئر بئش دان بیر امام                 قطره یَم نه بحر بی پایان واروم

موبارک گئجه دئر فرخنده بیر عید                  آچولموش صدفدن دُرّ مروارید

امام صادقینگ  اولدیگی سعید                 یولوندا قوربانلوق شیرین جان واروم

ملائک اوخوموش یقین بیر دستور                 کاظمین شهری دئر بویگین غرق نور

موسی کاظم دئر امام صبور                     بو امام لطفیندَن خوش بیان واروم

ایرانینگ توپراقی اولموش لاله خیز                 لاله لر عطریندَن مشام عطرآمیز

روح افزا نسیمی  عجب روح انگیز                 بو مُلک دا سلطان خراسان واروم

امام ِ تقی  دئر بخشنده جواد                    علی ِ نقی نینگ  علمی چوخ زیاد

عسکری یادوندان روح اولور دلشاد              مسیحا روحوندان  من روان واروم

آدیم دئر قائمی  سوزیم  دلنشین                لطف حق اولموشدور نصیبیم یقین

پناهوم ایمان دئر پشتیبانوم دین                  مهدی موعودی بو زمان واروم

http://www.uplooder.net/files/2568ff3de4005f12c44525aa8272feac/sher_aeme_ghemi.mp3

۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۴:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شهاب الدین یلمه

دانلود اهنگ

یک قطعه کمانچه از اسماعیل بهمنی

یک قطعه تکنوازی کمانچه با هنرنمایی اسماعیل بهمنی تقدیم به شما . امید که بپسندید.برای دانلود روی لینک زیر کلیک بفرمایید .

http://www.uplooder.net/files/92514fcf5b7003a8a0573d958ed97ec3/اسماعیل_بهمنی_کمانچه.mp3

۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۴:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شهاب الدین یلمه

رام کردن اسب درایل قشقایی


رام کردن اسب در ایل قشقایی

رام کردن اسب در ایل قشقایی

زمانی که کره اسب به دنیا می آید تا یک سال شیر می خورد . بعد از یک سال هم زمان با بهار با وسیله ای به نام دوکارد موهای یال و دم آن را کوتاه می کنند که اصطلاحا به آن (یال قویروق) می گویند . یک سال پس از این مرحله اجازه می دهند تا کره اسب آزادانه به چرا بپردازد . سال دوم همزمان با بهار آن را با کمند می گیرند . افساری به سرش می زنند .یک طرف یک شاخه ی نی را شکاف می دهند تا هنگام به هم خوردن صدا بدهد .به این نی ترک خورده اصطلاحا (شاق شاقی) می گویند . طنابی بلند به نوک افسار اسب جوان(نوزین)وصل می کنند .سپس شاق شاقی را به صدا در می آورند تا کره اسب جوان بترسد و حرکت کند . آنقدر این کار را تکرار می کنند تا اسب جوان خسته شود . وقتی خسته شد  برپشت آن جُلی می اندازند نوجوانی را بر ترک آن سوار می کنند و شاق شاقی را به دستش می دهند . نوجوان اسب جوان را می گرداند و همزمان شاق شاقی را به صدا در می آورد تا نوزین به صدا و انسان عادت کند . این کار تا زمانی که نوزین به سواری و انسان عادت کند ادامه پیدا می کند . سپس نوجوان پیاده می شود و اسب جوان را نوازش می کند و به آن نمک یا حبه ای قند می دهد . این کار با عث می شود ترس اسب از انسان بریزد و به او عادت کند . نوزین هایی که غرور زیادتری دارند  اهلی شدن شان سخت تر است . برای این نوزین ها دواندن اسب را آنقدر ادامه می دهند تا عرق کند و به قول معروف کاملا خسته شده و عرق از سر و روی آن بریزد . سپس آن را آهسته راه می برند . نگه می دارند و باز راه می برند . این نگهداشتن و حرکت آهسته آنقدر ادامه پیدا می کند تا اسب جوان رام شود و به سواری عادت کند . در ترکی قشقایی مثلی هست که می گوید:"هم دایی میزه باش ووراگ  هم دای میزه باش اورگدگ"  یعنی هم به دایی مان سر بزنیم هم به دای(نوزین) مان سواری یاد بدهیم. این مثل در زمان رام کردن اسب جوان استفاده می شود که در آن برای راه بردن نوزین باید سواری زیادی انجام دهند و با یک تیر دو نشان می زنند . هم صله رحم به جا می آورند و هم اسب را رام می کنند .

۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۴:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شهاب الدین یلمه